معنی زباله صنعتی

حل جدول

زباله صنعتی

ضایعات ناشی از صنایع

لغت نامه دهخدا

زباله

زباله. [زُ ل َ] (اِخ) (یوم الَ...) از ایام عرب است. (از معجم البلدان).


زباله کش

زباله کش. [زُ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ] (نف مرکب) سرگین کش. خاکروبه کش. زبّال.

فرهنگ معین

زباله

آب کم، چیز اندک، در فارسی آشغال، خاکروبه. [خوانش: (زُ لِ) [ع. زباله] (اِ.)]


زباله دان

مزبله، جای انداختن زباله، جای بسیار کثیف. [خوانش: (~.) [ع - فا.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

صنعتی

مربوط به صنعت: ماشین‌آلات صنعتی،
همراه با صنعت: زندگی صنعتی،


زباله

خار‌و‌خاشاک و خاک‌روبه، چیزهای دورریختنی،

فرهنگ فارسی هوشیار

صنعتی

(صفت) منسوب به صنعت: امور صنعتی، دارای صنایع مختلف مقابل فلاحتی کشاورزی: کشور مصنوعی ناحیه صنعتی.


زباله

خار و خاشاک و خاکروبه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

زباله

آشغال

مترادف و متضاد زبان فارسی

زباله

آشغال، خاشاک، خاکروبه

فارسی به ایتالیایی

زباله

immondizia

واژه پیشنهادی

سطل زباله

آشغال دانی، سطل آشغال، زباله دان

کلمات بیگانه به فارسی

زباله

آشغال

فارسی به عربی

زباله

قمامه

معادل ابجد

زباله صنعتی

665

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری